بوی ماه ثبت نام مدرسه

به گزارش وبلاگ ملیسا، هر سال از همین روزها، تب و تاب والدین برای ثبت نام فرزندشان در مدارس شروع می گردد.

بوی ماه ثبت نام مدرسه

دغدغه مهم آموزش و پرورش فرزندان در فضای آکادمیک دقیقا از همین نقطه برای خانواده ها شروع می گردد و در طول سال هم ادامه می یابد. شاید تصور کنید انتخاب یک مدرسه خوب بستگى به اندازه عایدی والدین دارد و هرچه پول بیشترى باشد، امکانات موجود در مدرسه بیشتر و در نتیجه رفاه و موفقیت بیشتری هم حاصل خواهد شد. از ملاک هاى انتخاب مدرسه در برخی از خانواده ها می تواند زبان خارجی، نظم، کلاس های فوق برنامه، شهریه بالا، مذهبی بودن و... هم باشد. شاید این معیارها در نظر والدین معیار یک مدرسه خوب باشد اما معیار یک مدرسه خوب از نظر بچه ها چه چیزی است؟ اصلا چه مدرسه ای از لحاظ روانى مدرسه خوبی محسوب می گردد؟ در این گزارش کوشش می کنیم که به این سوالات پاسخ دهیم.

کودکی و خاطرات مدرسه را به فکر تان بیاورید. یادتان می آید در ترم یا ثلث فلان نمره فلان درس تان چند بوده؟ در سال های اخیر از برخی فشارهاى بی دلیل آموزشی بر بچه ها به طور کلی کاسته شده است و نمرات جنبه کیفى گرفته اند. اما با این حال فشار آموزشی بر اساس متر و معیار هاى مدرسه و والدین می تواند کم و زیاد گردد. شاید ما نمرات درس های دبستان و راهنمایى و دبیرستان مان را به خاطر نداشته باشیم اما احساساتى که از کسب برخی نمرات، رفتار دانش آموزان و معلمان با ما، رفتار والدین در مورد درس با ما و حسی که از این ناکامی ها در مورد خودمان تجربه نموده ایم در ما احساساتی را ایجاد می نماید که ممکن است تا آخر عمر فراموش نکنیم.

نوع ارتباط مدرسه با کودک می تواند به ویژه در سن ابتدایى - که طبق نظریه اریکسون کودک دراین سن در مرحله سخت کوشی در برابر احساس حقارت واقع شده است - بسیار مهم باشد. یعنى اگر کودک که به طور ذاتی تمایل به یادگیرى دارد در برابر کوشش ها و شایستگی هایش مورد تشویق قرار بگیرد، نسبت به خود احساس غرور و کفایت خواهد نمود و نسبت به توانمندی های خود مطمئن می گردد. اما اگر به طور مداوم حس ناکامی و شکست را در برابر کوشش هایش تجربه کند و نتواند مهارت های به خصوصی را در خود ایجاد کند و جامعه ای که در آن قرار گرفته است آیینه ای از توانمندی او نباشد، کودک احساس حقارت را درک خواهد نمود.

رقابت یا مشارکت؟

نقش معلم و همسالان در این سن از اهمیت ویژه ای در سلامت روان کودک برخوردار است. اصولا در مدارسى که نقش رقابت پررنگ است بچه ها دائما در حال شرکت در مسابقاتی هستند که دو سر باخت محسوب می گردد. کودکى که همواره برنده است ممکن است درگیر احساس خود عظیم بینی و کمال گرایى و کودکی که دائم در حال باخت است دچار خود کم بینی گردد. در فضایى که برنده شدن به هر قیمتی اهمیت پیدا کند، اضطراب و استرس دائمى وجود خواهد داشت. پس اگر وارد مدرسه اى شدید و روی دیوار ها اسامى برندگان را دیدید، کمى مکث کنید و دقیق تر شوید! البته در سن دبستان می توانیم تیم برنده و کوشش جمعی را تجربه کنیم زیرا حس ناکامی ناشی از باخت و حس غرور ناشی از برد در یک کار مشارکتی و جمعى بسیار تعدیل می یابد و بین اعضا تقسیم می گردد اما در بسیارى از کارها و برنامه هاى درسى ایجاد روحیه مشارکت بسیار مفیدتر از رقابت است.

تشویق و تنبیه یا ریشه یابی؟

زمانى که وارد یک مدرسه می شوید به دیوار ها و کمدها نگاه کنید آیا کمد جوایز و ستاره و برچسب روی دیوار می بینید؟ در سیستم تشویق و تنبیه دانش آموزان بابت رفتار و نمرات خوب جایزه و برچسب و امتیاز دریافت می نمایند و در مقابل رفتار غلط و نمرات پایین از امتیاز برخوردار نخواهند شد و یا امتیازشان کسر خواهد شد. اما در سیستم هایى که براساس احتیاجسنجی جلو می فرایند، ریشه یابى یک مساله در اولویت است و مدیران مجموعه معتقدند تنبیه و تشویق کنترل بیرونی و موقت محسوب می گردد و کودک آن کار یا رفتار را به دلیل جایزه و تا زمان دریافت آن انجام می دهد و دلیل و معناى آن را ممکن است درک ننموده باشد و یا هنوز آن رفتار را انتخاب ننموده است و در نتیجه آن رفتار یا عمل را درونی نمی نماید.

اما اگر ما با نگاه احتیاجسنجی جلو برویم، به این موضوع مطلع خواهیم بود که در صورتی که یک دانش آموز دارد سر و صدا می نماید آیا احتیاج به استراحت دارد و خسته شده است؟ آیا احتیاج به دیده شدن دارد؟ آیا احتیاج به سرگرمی دارد؟

در این شرایط بر اساس احتیاجى که دانش آموز دارد سعى می کنیم با او گفت و گو کنیم و به توافق برسیم.

موضع از بالا به پایین یا برابر؟

در نگاه کنترل گرایانه و از بالا به پایین، کودک، کمتر حق ابراز نظر دارد و کودک خوب کودک چشم گوست! در این نگاه کودکى که حس واقعى و احتیاجش را بگوید سرکوب شده و بی ادب خوانده می گردد. شیوه چیدمان میز و جایگاه ها از بالا به پایین است و معلم به اسم دانای کل در بالا واقع شده است، هر آنچه که او می گوید صحیح است و برای همه سوال ها یک جواب وجود دارد، آموزش ها بیشتر به صورت مستقیم است.

اما در موضع برابر نظر کودک هم محترم شمرده می گردد و با کودک مانند یک عظیمسال با احترام رفتار می گردد و اعتقاد بر این است که شخصیت کودک و عظیمسال از جهت احتیاج به احترام تفاوتی ندارند. با کودک از موضع بالا صحبت نمی گردد یعنی چون من می گویم پس درست است! وجود ندارد، بلکه معیار و ملاک گفت و گو و منطق است. بیشتر آموزش ها به صورت غیرمستقیم است و بیشتر از جهت کارهای عملى و درگیرى کودک در پروژه ها به درک و اندیشیدن کودک یاری می گردد. نقش معلم بیشتر ایجاد نماینده سوال در فکر بچه ها است و بچه ها را هم پرسشگر و کنجکاو پرورش می دهند. کودک توانایى ابراز نظر و بیان احساسش را دارد.

فرآیندگرا یا نتیجه گرا؟

در مدارس نتیجه گرا نمایش نتایج کار های دانش آموزان از اهمیت فراوانی برخوردار است. گاه این نمایشگاه ها و نتایج باعث ایجاد رقابت برای برترین بودن می گردد و گاه دانش آموزان برای رقابت در این برترین بودن حتی نتایجی را ارائه می دهند که کار خودشان نیست و معلم یا عظیمسالان دیگر از طریق دانش آموز می خواهند برترین نتیجه کار خودشان را ارائه دهند! بهتر است یک کار به هر شکلی که ارائه می گردد حاصل عملکرد خود دانش آموز باشد و گروهی باشد تا انفرادى.

آسیب نتیجه گرا بودن این است که برای رسیدن به یک نتیجه در زمانی معین ممکن است دانش آموزان در براى ارائه تحت فشار باشند و دلزدگی و تحمل اضطراب یکی از آفات نتیجه گرایی است. اما در سیستم فرآیندمحور، لذت بردن از فرایند یک فعالیت فارغ از حاصل شدن نتیجه یا حاصل نشدن آن اهمیت دارد و ما احتیاج به فشار مضاعف براى رسیدن به نتیجه اى که انتخاب دانش آموز نیست، نداریم.

آموزش محور یا رابطه محور؟

در سیستم هاى آموزش محور علاوه بر تمام نکاتی که گفته شد، به طور اهمیت و اولویت اول با رسیدن به بالاترین نمرات بدون توجه به تفاوت هاى فردى است و معیار یک معلم خوب هم معلمی است که نمرات دانش آموزانش بالا باشد. اما در یک مدرسه رابطه محور، اولویت در ارتباط بین دانش آموزان، ارتباط دانش آموز با معلم و کادر مدرسه، سلامت روان و توانایی بیان احساس، شناخت بهتر خود و برقراری ارتباط موثر با همسالان است.

در یک مدرسه رابطه محور تفاوت هاى فردى لحاظ و به احتیاجها و انتخاب هاى بچه ها اهمیت داده می گردد. دانش آموز بسیاری از فعالیت های مدرسه را بر اساس علایقش انتخاب می نماید و براى او حق انتخاب قائل می شوند. در این مدارس دانش آموزان از حضور در مدرسه لذت بیشترى می برند، روان سالم ترى دارند و به طور کلى شادتر خواهند بود.

نگارنده معتقد است تعداد مدارس با ملاک هاى ذکر شده در حال حاضر در کشور کم بوده اما امید است با اگاهی و مطالبه گری والدین اصلاحات بیشترى در ساختار مدارس ایجاد گردد.

زینب ملایی - روانشناس حوزه کودک / روزنامه وبلاگ ملیسا

منبع: جام جم آنلاین

به "بوی ماه ثبت نام مدرسه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بوی ماه ثبت نام مدرسه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید